به نام خدا
ادامه مبحث سلام برلیالی قدر
?( تعبیر فلسفی قدر، اصل علیت است . "اصل علیت همان پیوند ضروری و قطعی حوادث با یکدیگر و این که هر حادثهای تحتم و قطعیت ضروری و قطعی خود را و همچنین تقدر و خصوصیات وجودی خود را از امری یا اموری مقدم بر خود گرفته است . (??( اصل علیت عمومی و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جمیع وقایع و حوادث جهان حکمفرما است و هر حادثی، ضرورت و قطعیت وجود خود را و همچنین شکل و خصوصیت زمانی و مکانی و سایر خصوصیات وجودی خود را از علل متقدمه خود کسب کرده است و یک پیوند ناگسستی میان گذشته و حال و استقبال میان هر موجودی و علل متقدمه او هست . " (??( اما علل موجودات مادی ترکیبی از فاعل و ماده و شرایط و عدم موانع است که هر یک تاثیر خاص بر آن دارند و مجموع این تاثیرها قالب وجودی خاصی را شکل میدهند . اگر تمام این علل و شرایط و عدم موانع کنار هم گرد آیند، علت تامه ساخته میشود و معلول خود را ضرورت و وجود میدهد که از آن در متون دینی به قضای الاهی تعبیر میشود . اما هر موجودی با توجه به علل و شرایط خود قالبی خاص دارد که عوارض و ویژگیهای وجودیاش را میسازد و در متون دینی از آن به قدر الاهی تعبیر میشود . پس این که میگویند در شب قدر همه مقدرات تقدیر میگردد، معنایش آن است که قالب معین و اندازه خاص هر پدیده روشن و اندازهگیری میشود . این اندازهگیری حتمی نیست; زیرا در عالم طبیعت رخ میدهد که جهان تغییر است و شرایط و موانعی خاص دارد . در این عالم، وجود اشیا تنها در صورتی قطعیت مییابد که علت تامه شان موجود شود; یعنی تمام شرایط موجود و همه موانع مفقود گردد و فاعل نیز تاثیر بخشد . (??(
با توجه به مقدمه فوق، رابطه شب قدر و تعیین سرنوشتبندگان و کردار اختیاری آن ها روشن میشود . قدر یعنی پیوند و شکل گرفتن هر پدیده و هر حادثه با سلسله علل خود و در شب قدر این پیوند دقیقا اندازهگیری میگردد . اولا، برای امام هر زمان این پیوند معلوم و تفسیر میشود; و ثانیا، رابطه این پدیدهها با علل خود روشن میگردد . خداوند متعال چنان مقدر کرده است که بین اشیا رابطهای خاص برقرار باشد; مثلا بین عزت و دفاع از کیان و ذلت و پذیرش ستم . هر کس از کیان خود دفاع کند، عزیز میشود و هرکس تسلیم زور و ستم شود، ذلیل میگردد . این تقدیر الاهی است . یا بین طول عمر و رعایتبهداشت و ترک بعضی گناهان مثل قطع صله رحم و دادن صدقه رابطه بر قرار کرده و فرموده است: هر کس طول عمر میخواهد باید در این قالب قرار گیرد . آن که این شرایط را مهیا کرد، طول عمر مییابد و آن که در این امور کوتاهی کرد، عمرش کوتاه میگردد . پس در افعال و کردار اختیاری بین عمل و نتیجه که همان تقدیر الاهی است، رابطه مستقیم وجود دارد . انسان تا زنده است، جادهای دو طرفه در برابرش قرار دارد: یا با حسن اختیار کمیل بن زیاد نخعی، که صاحب سر امیر مؤمنان - سلام الله علیه - میگردد و یا با سوء اختیار حارث بن زیاد نخعی، قاتل فرزندان مسلم، میشود . دو برادر از یک پدر و مادر، یکی سعید و دیگری شقی . پس معنای صحیح تقدیر الاهی این است: آن که با حسن اختیار خود به جاده صواب رفت، کمیل میشود و آن که با سوء اختیار خود به بیراهه گناه و انحراف پا گذاشت، حارث میگردد . بین تقدیر الاهی و اختیار آدمی هیچ منافاتی وجود ندارد، زیرا در سلسله علل و شرایط به ثمر رسیدن کار و ایجاد حادثه، اراده آدمی یکی از علل و اسباب است و قدر جانشین اراده و اختیار آدمی نمیشود تا همچون عروسک خیمه شب بازی جلوه کند . در کردار اختیاری، بین کردار و تقدیر رابطه مستقیم از نوع رابطه شرایط و معدات با معلول وجود دارد و در افعال اختیاری ما، یکی از عوامل و اسباب و علل، فعل اختیاری انسان است .
دیدیم که جهان بر اساس نظم ریاضی برپا شده است و هر پدیدهای علت و سبب خاص دارد . تاثیر آتش گرما و سوختن است و تاثیر آب سرما و خاموش کردن . ما به دلیل این که در بند زندگانی مادی محصوریم، از گذشته و حال و آینده بی خبریم و جریان حوادث و پدیدهها برایمان نامعلوم است و گرنه تقدیر الاهی بی حساب و کتاب نیست و بر اساس نظمی خاص قرار دارد . آن که با حسن اختیار خود کردار نیک انجام دهد یا مخلصانه دعایی بخواند، نتیجه آن را در این جهان میبیند و آن که بر اثر سوء اختیار گناهی مرتکب شود، نتیجه تلخ آن را میچشد .
پس این که فرمودهاند در شب قدر مقدرات بندگان اعم از مرگ و زندگی و ولادت و زیارت و . . . تقدیر میشود، همگی با حفظ علل و شرایط و عدم موانع است که اختیار یکی از علل و شرایط آن به شمار میآید . به این دلیل است که سفارش شده آن شب مخصوص را به شب زنده داری و عبادت و دعا سپری کنید، تا این عمل در آن شب خاص که از هزار شب برتر است، شرایط نزول فیض الاهی را فراهم آورد . چنین نیست که اگر کسی در طول سال کاری انجام داد، این تقدیر را تغییر ندهد; زیرا تقدیر تغییرپذیر است و با توجه به مقدمات آن تغییر میکند .
نکته آخر این که خداوند میداند هر چیز در زمان و مکان خاص به چه صورت و با توجه به کدام شرایط و علل تحقق مییابد و میداند که فلان انسان با اختیار خود، کاری خاص انجام میدهد . فعل اختیاری انسان با وصف اختیاری بودن متعلق علم ازلی خداوند است که در شب قدر و بلکه در تمام زمانها به امام زمان - سلام الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف - منتقل میشود . این امر با اختیار منافات ندارد و حتی بر آن تاکید میورزد; مثلا معلم کاردان و مجرب به خوبی میداند کدام یک از دانشآموزانش به دلیل تلاش فردی و استعداد لازم با رتبه بالا قبول میشود و کدام یک به دلیل تلاش یا استعداد کمتر در حد متوسط نمره میآورد و کدام یک به دلیل تنبلی تجدید میشود . علم معلم به دلیل علم او به علتها است و نفی کننده تلاش دانشآموزانش نیست . در شب قدر همه کردار اختیاری انسان با وصف اختیاری بودن مقدر و اندازهگیری و قالب بندی میشود . خدای عالم به علتها، بر اساس نظم خود ساخته، اشیای این جهان را برنامه ریزی میکند و اختیار یکی از مبادی این جهان مادی است . (??(
-----------
پینوشتها:
? . اقبال الاعمال، سید بن طاووس، تحقیق و تصحیح جواد قیومی اصفهانی، ج?، ص ??? و ??? و ??? و ??? .
? . الکافی، کلینی، ج?، ص ??? .
? . المراقبات، ملکی تبریزی، ص، ???- ??? .
? . الکافی، ج?، ص ??? .
? . قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج?، ص ??? و ??? .
? . همان، ص ??? .
? . المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ج?? ص ??? و ??? .
? . همان، ج??، ص ??? .
? . انسان و سرنوشت، شهید مطهری، ص ?? .
?? . المحاسن البرقی، ج?، ص ??? .
?? . بحار الانوار، ج?، ص ??? .
?? . المیزان، ج??، ص ???- ??? .
?? . انسان و سرنوشت، ص ?? .
?? . همان، ص ?? و ?? .
?? . برای مطالعه بیشتر بحثحاضر به ویژه از دیدگاه فلسفی نگا: انسان و سرنوشت اثر متفکر شهید استاد مطهری
?? . درباره علم پیشین خداوند و اختیار انسان، نگا: علم پیشین الاهی و اختیار انسان اثر محمد سعیدی مهر، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی .
برگرفته شده از http://www.mobin-group.com/photo/Roozaane/Archive/814.htm